همسرتان را به جنگ با خانوادهاش مجبور نکنید/اگربا خانواده همسرتان اختلاف دارید بخوانید
تاریخ انتشار: ۱۲ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۱۲۴۶۲
گروه زندگی - مینا فرقانی: چند وقت پیش یادداشتی برای روز تکریم بازنشستگان نوشتم که نظر عجیبی برایش ثبت شد. خانم یا آقایی نوشته بود: «...دریغ از دیدن بزرگ شدن نوهام. چون مادرش ۷ سال است ما را حتی از شنیدن صدایش بهخاطر یک مسئلهٔ پیش پا افتاده [محروم کرده]...». چندین روز بابت این بازخورد کوتاه، غصه خوردم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چه خانوادهها که بعد از ازدواج فرزندشان، عملاً او را از دست دادهاند؛ چون همسر فرزندشان به هر دلیلی، جلوی رفتوآمد آنها را گرفته و بین فرزند و خانوادهاش ایستاده است... چه فرزندانی که از محبت پدر و مادر، جمعهای گرم خانوادگی در مناسبتهای مختلف و رفتوآمدهای صمیمانه با خانوادهشان محروم شدهاند، چون همسرشان نخواسته بپذیرد فردی که الان همسر اوست، قبلاً در بستر یک خانواده رشد کرده و پیش از هر کس، متعلق به آنهاست.
موارد مشابه در پیرامونمان فراوان دیدهایم. اما چه سود از غصه خوردن؟ بهتر دیدم دست بهکار شوم و قدمی بردارم که کمتر شاهد چنین ظلمهای بزرگ و رفتارهای چرکی باشیم.
در اولین گام به سراغ «مریم سیفیکار»؛ روانشناس بالینی و زوج درمانگر رفتم.
مریم سیفیکار؛ روانشناس بالینی و زوج درمانگر
* رویکرد «همه برای من!»، فاتحه بر روابط گرم خانوادگی
وقتی موضوع گفتوگو را برای خانم سیفیکار توضیح میدهم، بلافاصله چندین مراجعهکننده با همین مسأله را به خاطر میآورد. او دربارهٔ اینکه گاهی همسرها به فاز کنترل گری میروند و اجازه نمیدهند همسرشان با خانوادهاش ارتباط داشته باشد، میگوید: «یکی از مراجعان ما خانم و آقایی هستند که ۱۶ سال از زندگی مشترکشان میگذرد و یک پسر ۶ساله دارند. خانم به خاطر خشمی که از خانوادهٔ آقا دارد، اجازهٔ همراهی با خانوادهٔ آقا را نمیدهد. یعنی صریحاً به آقا گفته «دوست ندارم با خانوادهات رفتوآمد داشته باشی و بچه را به آنجا ببری؛ این بچهٔ من است و ترجیح میدهم به خانهٔ پدربزرگ و مادربزرگش نرود. چون خانوادهات خیلی به من بدی کردهاند.» از همه بدتر اینکه اگر هم گاهی همدیگر را میبینند و پدربزرگ و مادربزرگ، بچه را در آغوش میگیرند و میبوسند، خانم ناراحت میشود و احساس میکند دارند به او بیاحترامی میکنند.
چند مسأله در اینگونه موارد وجود دارد. اولین مسأله عدمسازگاری با افراد است. یعنی فرد خودش را محق میداند که اگر تصمیمی میگیرد حتماً دیگران به آن احترام بگذارند و حاضر نیست با دیگران از جمله خانوادهٔ همسرش همکاری کند.»
دلخوری از خانوادهٔ همسر و ناسازگاری
* تو چرا به خودت میگیری؟!
حتماً در اطرافتان افرادی را دیدهاید که همه چیز را بیخود به خودشان میگیرند و دلخور میشوند و دیگران در حضور آنها مدام باید نگران و مراقب باشند که حرف خاصی نزنند و رفتار خاصی نکنند که آنها بیهوا به خودشان بگیرند و داستان درست کنند. مریم سیفیکار میگوید اسم این اختلال؛ شخصیسازی در ارتباطات است. یعنی وقتی صحبتی در جمعی مطرح میشود، حتی اگر ارتباطی با آن فرد نداشته باشد، آن صحبت را به خودش ربط میدهد و نسبت به برداشتهای ذهنی خودش، واکنش نشان میدهد. چنین فردی اصول ارتباطی را بلد نیست، ارتباط مؤثر با خانوادهٔ همسر برای او توضیح داده نشده و جا نیفتاده. در بیشتر خانوادههایی که این مشکل را دارند، توقعات زیاد و عدمپذیرش دیده میشود و خودشان را محور میدانند.».
* مَثَلهای بیجای قدیمی، سم رابطههای سببی
«مادرزن وزیر جنگ است»، «مادرشوهر، مخل آسایش است»، «جاری، آدم حسودی است» و... این حرفها برای بسیاری از ما مایهٔ مسخرهبازی و شوخی است. اما عدهای واقعاً از روی این مَثَلها و کلیشهها زندگی میکنند. مریم سیفیکار در اینباره میگوید: «این برچسبها که به خانوادهٔ همسر زده میشود، در ارتباطات بین همسران و خانوادهها بسیار تأثیرگذار است. در طول زمان که در خانوادهها راجع به این برچسبها صحبت میشود و مادر، خاله، عمه و... تکرارش میکنند، برای فرد ذهنیت ایجاد میشود. یعنی فرد با خودش فکر میکند که «اگر مادر همسرم صحبتی کرد، نظری داد یا انتقادی کرد، قطعاً میخواهد به من آسیب بزند.» در حالی که اگر همان حرف را مادر خودش بزند ناراحت نمیشود. اما از مادر همسرش ناراحت میشود، چون یک پسزمینهٔ ذهنی دارد و فکر میکند مادر همسر، دشمن است و قرار است همیشه هر چه میگوید در راستای تخریب عروسش باشد.».
خیلی از تنشها در روابط به دلیل پیشفرضهای ذهنی حاصل از مثلهای بیاساس است
* مشاورهٔ درست برای مراقبت از رابطههای خانوادگی
یکی از مصادیق صمیمیت بیجا این است که ریز و درشت زندگی خودتان و اخباری را که از هر جا به دستتان میرسد به کسی بگویید. چرا باید به کسی حجم انبوهی از اطلاعات را بدهید که نه سودی برایش دارد و نه به او ربطی دارد؟ ضمن اینکه طرف میتواند سربزنگاه، از همان اطلاعات علیه خودتان استفاده کند.
این روانشناس و زوجدرمانگر دربارهٔ آسیبهای چنین صمیمیتی میگوید: «ما در خانوادههای ایرانی یک سری ارتباطات صمیمی را ایجاد میکنیم که بیشتر سمی هستند تا صمیمی. مثلاً بعضیها با دخترخالهشان خیلی صمیمی هستند و هر چه در زندگیشان اتفاق میافتد برایش تعریف میکنند. او هم از نقطهنظر و نگاه خودش، یک سری پیشنهاد میدهد. این پیشنهادها که از طرف دخترخالهٔ صمیمی، دخترعمهٔ صمیمی، دوست صمیمی و... مطرح میشود، منطبق بر زندگی خودشان است. چون آنها در زندگی فرد حضور ندارند و فقط قطعهای از زندگی او را شنیدهاند، منطبق بر آن نظر میدهند و تجربهٔ خودشان را میگویند. بنابراین وقتی فرد آن پیشنهاد را در زندگیاش اجرا میکند، در بیشتر مواقع نهتنها نتیجهبخش نیست، بلکه حتی نتیجهٔ منفی میگیرد.»
مشاورهٔ غلط میتواند باعث تشدید مشکلات شود
* اختلالهایی که باعث تخریب رابطهها میشود
بعضی روزها روز ما نیست. همهمان چنین روزهایی را تجربه کردهایم. اما این حالت فرق دارد با اختلالهایی که در روانشناسی شناختهشده و قابلدرمان هستند. مریم سیفیکار دربارهٔ این اختلالهای خلقی میگوید: «خیلی وقتها اختلالات خلقی افراد میتواند بر ارتباطاتشان اثر بگذارد. یعنی خانم یا آقایی که اختلال خلقی دوقطبی دارد، زمانی که در فاز افسردگی است، اصلاً حوصلهٔ برخورد یا رفتوآمد با کسی را ندارد، هر چیزی میتواند ناراحتش کند و در او خشم ایجاد کند.
اختلال خلقی دیگری که در این مسأله قابلبررسی است، افسردگی است. افراد افسرده معمولاً منفعل هستند. حوصلهٔ رفتوآمد ندارند و ترجیح میدهند کسی کاری به کارشان نداشته باشد.
اختلال دیگری که اگر در کودکی درمان نشود، در بزرگسالی خودش را با خشم نشان میدهد، ADHD است. هر حرفی میتواند این افراد را ناراحت کند.».
بعضی اختلالات روانی به روابط ما آسیب میزند
* برای همسرتان کم نگذارید
زمانی رایج بود که علت بسیاری از رفتارهای غلط را به شوخی «کمبود محبت» ذکر میکردیم. اما ظاهراً شوخی شوخی، جدی شد! سیفیکار، روانشناس بالینی، دربارهٔ اثر حمایت و توجه به همسر در حفظ رابطهٔ مؤثر با خانواده میگوید: «اگر در رابطهٔ زوجی، یکی از طرفین به اندازهٔ کافی حمایت و توجه از طرف مقابلش نگیرد، وقتی همسرش را در حال محبت به مادرش یا بقیه خانوادهاش میبیند، واکنش نشان میدهد. مثلاً مشکل یکی از زوجهایی که به من مراجعه کردهاند، رفتوآمد با خانوادهٔ خانم است. آقا میگوید «وقتی به خانهٔ خانوادهٔ خانم میرویم همسرم اصلاً یادش میرود که من هستم. آنقدر غرق خانوادهاش میشود و با آنها خوشرفتاری و بگو و بخند میکند، حضور و وجود من را به کل فراموش میکند. من دوست ندارم برویم آنجا، چون به او یاد میدهند که به من بیمحلی کند.» این حرف یعنی «من نیاز به دیدهشدن دارم.»
مواقعی که یک زوج نمیتوانند آن حس خوب را با هم داشته باشند و یکی از طرفین اصطلاحاً کمکاری میکند، طرف مقابل به فاز «منفعل-پرخاشگر» میرود. یعنی به جای اینکه مسأله را حل کند میگوید «من دوست ندارم با پدر و مادرت رفت و آمد کنی». یا وقتی میخواهد خانوادهاش را دعوت کند، همسرش بهانه میآورد. یا وقتی پدر و مادر همسرش به خانهشان میآیند اخم میکند. و... این رفتارها منفعلانه پرخاشگرانه هستند. یعنی فرد خشم دارد و مسألهاش را نمیتواند حل کند. چون بلد نیست یا طرف مقابل فضا نمیدهد.».
محبت به همسر، خشم او و بسیاری از مشکلات را رفع میکند
* سه دسته علت در روابط مشکلدار
مریم سیفیکار؛ روانشناس و زوجدرمانگر در جمعبندی نکات مؤثر در ارتباطات بین فردی از جمله مشکل در روابط با خانوادهٔ همسر، سه دسته علت را نام میبرد؛ مسائل شناختی، مسائل روانشناختی و مسائل عاطفی. و در توضیح میافزاید: «اگر فرد از نظر روانشناختی دچار اختلال باشد، در ارتباطش با دیگران دچار مشکل میشود. از لحاظ شناختی، اگر از نظر ادراک و تعبیر و تفسیر مسائل، فرد دچار برداشتهای منفی باشد و مادرشوهر را با برچسب «آزاردهنده» ببیند، این مسأله روی ارتباطاتش تأثیر میگذارد. از لحاظ عاطفی اگر فرد به بلوغ عاطفی نرسیده باشد و هیجانات خودش را نشناسد، درک نکند، همدلی بلد نباشد و نتواند با دیگران ارتباط مؤثر برقرار کند، تمام اینها بر ارتباطات بین فردی او اثر میگذارد.».
* بالاخره چاره چیست؟!
فرض کنیم خدای ناکرده با چنین مسألهای دست به گریبانیم و رابطهٔ نامناسبی با خانوادهٔ همسرمان یا همسر فرزندمان داریم. راهکار چیست که از این موقعیت ناجور خلاص شویم؟ مریم سیفیکار میگوید: «یکی از مهمترین نکاتی که میتواند در ارتباط بین فردی اثرگذار باشد، پذیرش بالا و توقع بهجا است. یعنی بپذیرم فردی که بهعنوان مادر همسر، خواهر همسر یا... روبهروی من قرار دارد، یکسری ویژگیهای مثبت و یکسری ویژگیهای منفی دارد. مجموعهای از خوبیها و بدیهاست. نباید او را صرفاً سیاه یا صرفاً سفید ببینم.
توقعاتی را که از او دارم، اول با خودم بررسی کنم. ببینم اصلاً او توانایی برآوردهکردن این توقعات را دارد؟ آیا اصلاً توقعات من بهجاست؟ آیا چیزهایی که بهعنوان توقع، در پس ذهن من هست، واقعی است یا صرفاً یکسری خواسته و تصورات است که نمیتوان اجرایشان کرد؟
مثلاً اگر مادر من بگوید «خستهام. امروز خانهمان نیا.» توقعش را دارم. ولی اگر مادرشوهر بگوید «اگر میشود امروز نیایید. من دارم به کارهای خودم میرسم.»، چون اصلاً از او توقع ندارم که با من مخالفت کند و به من «نه» بگوید، از او ناراحت میشوم. و اگر جنگ راه نیندازم، قطعاً رابطهام را با او کمتر میکنم.
پس گام اول، افزایش پذیرش و متعادل کردن توقعاتمان از دیگران است.».
* حساس نشوید!
خیلی از افراد از رابطههای کاملاً نزدیک خانوادگی هم اغنا نمیشوند و از محبت نزدیکان خود بهره نمیبرند. چون گاهی آنقدر درگیر حساسیتهای خودشان و مسائل گذشته هستند که فقط بهدنبال سوژهای برای بهانهگیری و روشنکردن آتش زیر خاکسترِ سوءتفاهمهای پیشین میگردند. به قول مریم سیفیکار باید یاد بگیریم که در رابطههایمان دنبال ارتباط مؤثر باشیم. یعنی «در ارتباطاتمان رفتارهای تأثیرگذار داشته باشیم، رفتارهایی که منوط به هدف باشد. هدفم از رفتوآمد چیست؟ اینکه لحظات خوشی را کنار هم بگذرانیم، اما وقتی حساسیتم را بالا میبرم، روی هر چیز بیاهمیتی تمرکز میکنم، هر مسألهای را بزرگنمایی میکنم و نکات منفی را به بقیهٔ شرایط تعمیم میدهم، نمیتوانم ارتباط تأثیرگذار داشته باشم. چون آنقدر در ذهنم مسائل و مشکلات گذشته وجود دارد که همهٔ رفتارهایم متأثر از دلخوریهای قبل است. پس برای یک رفتار سازنده، باید اجزای آن رفتار را اصلاح کنیم.»
حساسیت زیاد و بزرگنمایی مسائل برابر است با داشتن روابط غیرمؤثر
* چگونه اجزای رفتار را اصلاح کنیم؟
با پیشزمینهٔ منفی و کینه و کدورت نمیتوان انتظار یک رابطهٔ گرم و سالم داشت. سیفیکار میگوید: «اولین نکتهای که باید در رفتار اصلاح شود این است که کاملاً بیطرف با افراد روبهرو شویم. برای هر مسألهٔ ناراحتکننده و دلخوری که از گذشته در نظرمان هست، راهحل پیدا کنیم یا مسأله را مطرح و دربارهاش صحبت کنیم تا حل شود. اگر طرف مقابل این پتانسیل را ندارد که مسأله را با او مطرح و حل کنیم، در این حالت باید مسأله را به فاز پذیرش ببریم و پروندهاش را ببندیم.».
وقتی در ذهن ما پر از دلخوریها و اما و اگرها و سوءتفاهمهاست، نمیتوانیم رفتارهای عادی افراد را هم بپذیریم و همه را با منظور برداشت میکنیم. فکر میکنیم طرف مقابل هر حرفی که میزند و هر رفتاری که میکند قطعاً پشتش نیت خاصی دارد. سیفیکار میگوید: «در این حالت نمیتوانیم بدون در نظر گرفتن شرایط گذشته، رفتار موقعیتی انجام بدهیم.
خیلی مواقع رفتارهایی که از ما سر میزند، برمیگردد به سوءتفاهمها و دلخوریهای گذشته. پس یک راهحل مفید که به خانوادهها پیشنهاد میکنم این است که اگر سوءتفاهم یا مسألهای بینشان پیش آمد، به جای اینکه نادیده بگیرند یا بگذارند مرور زمان شامل حالش شود، با هم قرار بگذارند که راجع به آن موضوع صحبت کنند. مثلاً با مادرشوهرمان صحبت کنیم و بگوییم اگر مسألهای یا سوءتفاهمی پیش آمد، حتماً از خودم بپرسید تا توضیح بدهم و اگر باعث دلخوریتان شدم، حتماً با خودم مطرحش کنید.».
* همسرتان را به جنگ با خانوادهاش نفرستید
نباید توقع داشته باشیم همسرمان به جای ما با خانوادهاش بحث کند و مشکلات بین ما را حل کند. یکی از مسائلی که باعث میشود زن و شوهر نسبت به خانوادهٔ همدیگر گارد بگیرند و از همدیگر دلخور شوند، این است که خواستههایی را که از خانوادهٔ همسرشان دارند، به گردن همسرشان میاندازند. یعنی مثلاً وقتی خانم از مادرشوهرش ناراحت است، توقع دارد که همسرش برود با مادرش دعوا کند. و چون همسرش این کار را نمیکند، از او ناراحت میشود و به فاز تدافعی میرود. به این شکل، نهتنها مشکل حل نمیشود، بلکه بیشتر بین زن و شوهر مشکل ایجاد میشود.
سیفیکار، مشاور روانشناس و زوجدرمانگر میگوید: «یادتان باشد؛ اگر با خانوادهٔ همسرتان مشکل دارید، همسرتان نمیتواند به جای شما حرف بزند و جلوی خانوادهاش از حق شما دفاع کند. شرایط را به گونهای پیش ببرید که اگر امکانش هست، خودتان مستقیم و با ادبیات و لحن مناسب با آنها صحبت کنید. در غیر اینصورت بپذیرید و پروندهاش را ببندید.»
انتهای پیام/
پپ
منبع: فارس
کلیدواژه: مدیریت روابط خانوادگی روانشناسی بالینی ازدواج فرزندان کنترلگری زوج ها اختلال دو قطبی کمبود محبت زوج درمانگر خانواده اش خانواده ها مادر همسر طرف مقابل رفت وآمد رابطه ها مسأله ای یک سری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۱۲۴۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هشدار اورژانس ؛ این قارچهای خطرناک را مصرف نکنید
چندی پیش سازمان اورژانس کشور از مسمومیت ۵۳ نفر در سه استان کشور بر اثر مصرف قارچ های وحشی خبر داد و اعلام کرد که امسال نسبت به سال های پیش، میزان مسومیت ها سه برابر افزایش یافته است. درهمین راستا نیز معاون اورژانس کشور هشدارهایی را به مردم ارائه کرده است.
حسن نوری ساری درباره قارچ های وحشی گفت: هر ساله در بهار، در استانهایی که بارش در آن مناطق زیاد است و خاک خوبی دارند؛ قارچ های مختلفی به صورت خودرو رشد میکنند. این قارچ ها در جنگلها ،دامنه کوهها، دشت ها و حتی باغچه ها نیز قابل مشاهده است و در این فصل تعداد آن ها بسیار زیاد است. در واقع در تمام استانها این قارچ ها یافت میشوند و تنها در مناطق کویری قارچ وحشی رشد نمیکند.
فقط قارچهای کارخانهای را مصرف کنید
معاون آموزش و اعتبار بخشی سازمان اورژانس کشور ادامه داد: قارچ هایی که این چنین به صورت خودرو در طبیعت رشد میکنند؛ به «قارچهای وحشی» معروفاند و غیرقابل خوردن هستند و تنها قارچهایی که در کارخانهها تولید میشوند قابلیت مصرف برای انسان ها را دارند.
نوری با اشاره به علت غیرقابل خوردن این قارچ ها گفت: این قارچ ها را هیچ انسان و حتی حیوانی نمیتواند مصرف کند، چرا که بیشتر این قارچها سمی هستند. برخی از این قارچ ها تنها عوارضی مانند اسهال و تهوع دارند و بعضی از آن ها به شدت سمی هستند و سبب کشته شدن فرد مصرف کننده میشوند.
وی به طبیعت گردان و گردشگران توصیه کرد که به هیچ وجه هیچ قارچی را که در طبیعت مشاهده کردهاند؛ نخورند و حتی به آن ها دست نزنند زیرا بیشتر این قارچ ها قابل تشخیص نیستند.
قارچهای سمی با چشم قابل تشخیص نیستند
معاون آموزش و اعتبار بخشی سازمان اورژانس کشور ادامه داد: متاسفانه قارچهای سمی با چشم و بدون انجام آزمایش از قارچهای غیرسمی قابل تشخیص نیستند. یعنی هیچ مشخصه ظاهری مانند اندازه، رنگ، شکل کلاهک و ... وجود ندارد که بر اساس آن بتوان این دو نوع گروه قارچ را از هم شناسایی کرد بنابراین نباید به هیچ وجه این قارچها را مصرف کرد.
در صورت مسمومیت با قارچ چه کنیم؟
نوری در پاسخ به این پرسش که اگر فردی اشتباهی این قارچها را خورد بهترین کار چیست؛ گفت:بهترین روش این است که فرد را به استفراغ کردن مجبور کنیم تا قارچ از بدن وی کاملا خارج شود سپس مراجعه به مراکز درمانی بسیار مهم است.
عوارض قارچهای موسکاریا چیست؟
وی با اشاره به انواع قارچها افزود: برخی قارچها مانند «قارچ های موسکاریا» ممکن است در بدن فرد آبریزش ایجاد کنند. به این صورت که فرد بسیار عرق میکند. بزاق دهان زیاد میشود. آبریزش از چشم و بینی نیز اتفاق میافتد. همچنین ادرار نیز بسیار زیاد میشود که با دارو قابل درمان است.
مراقب توهم قارچهای جادویی باشید
معاون آموزش و اعتبار بخشی سازمان اورژانس کشور ادامه داد: نوع دیگری از قارچ ها به نام «قارچهای جادویی»، توهم زا هستند. به صورتی که ممکن است به جای مواد مخدر نیز مصرف شوند.
نوری با بیان اینکه این نوع از قارچ مسخ شخصیت میآورد؛ گفت: متاسفانه آسیب این قارچ به حدی است که در شخصیت فرد تغییراتی ایجاد میکند. به صورتیکه ممکن است یک استاد دانشگاه بسیار آرام و متین، در صورت مصرف این قارچها، در عرض چند ساعت به قدری در شخصیتش تغییر ایجاد شود که فرزند خود را به قتل برساند و تا پایان عمر پشیمانی به وجود آورد.
قارچهای آمانیتا و خطر مرگ با از کار افتادن کبد
این متخصص طب اورژانس افزود: قارچ دیگری به نام «قارچ های آمانیتا» وجود دارد که باعث اسهال و استفراغ در فرد مصرف کننده میشود. اگر این عوارض بعد دو ساعت خود را نشان دهند با یک سرم تراپی درمان انجام میشود.
وی با اشاره به «قارچ های آمانیتا» افزود: اما اگر این عوارض بیشتر از شش ساعت بعد مصرف خود را نشان دهند، معمولا تا دو روز ادامه خواهند داشت و به یکباره تمام می شوند اما موجب از کار افتادن ناگهانی کبد و در نتیجه مرگ خواهند شد.
اگر با قارچ مسموم شدید با اورژانس تماس بگیرید
معاون آموزش و اعتبار بخشی سازمان اورژانس کشور ادامه داد: اگر علائم این مسومیتها بسیار شدید بود؛ باید با اورژانس تماس گرفت تا همکاران ما بلافاصله برای درمان اقدام کنند.در غیر این صورت باید به سرعت به مرکز درمانی مراجعه کرد.
نوری خطاب به افراد محلی و طبیعتگردان گفت: برخی قارچ های سمی توسط مراکز مربوطه شناسایی شدهاند اما چون همه قارچها هنوز شناسایی نشدهاند به مردم هشدار می دهم که تصور نکنند قارچها را میشناسند؛ زیرا اکثر قارچ های وحشی سمی بوده و نمی توان آن ها را از ظاهر تشخیص داد.
وی در پایان از مردم خواست که به هیچ وجه قارچهای وحشی را که در طبیعت یافت میشوند مصرف نکنند. همچنین در صورت مصرف هر چه سریعتر آن را استفراغ کرده و بیمارستان مراجعه کنند.
منبع: خبرگزاری ایسنا